سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 91/5/6 | 5:22 عصر | نویسنده : ضحی

بابا چرا این جا فسیل شده؟؟؟؟؟؟این همه کاربر فعال ....فعالیت هاتون غیر قابل وصفه....

ماه رمضونه...خدا یه ذره بیشتر از یه ذره بهتون نزدیکه.....بیاین همدیگرو دعا کنیم.....و حلال.....

ماهتون پر برکت...




تاریخ : شنبه 90/12/27 | 8:0 عصر | نویسنده : ضحی

سلام اومدم این جا یه حالی بدم برم.....

اول و آخرش خودم باید آپ کنم......

3 بیشتر تا عید نمونده......خیلی وقته خیلی هاتونو ندیدم و دلم واسه همتون تنگ شده.....

سر سال تحویل هممونو دعا کنید....

عیدتون هم پیشا پیش مبارک باشه......

عارفه هم رفت کربلا....

امیدوارم هممون تو یادش باشیم.....

راستی.....عیدی یادتون نره....البته نه از نوع عیدی های خ ش




تاریخ : چهارشنبه 89/8/5 | 6:6 عصر | نویسنده : ضحی

به یاد روز هایی که با هم بودیم..........

 

.........داریم میریم اصفهونو چمدونتو جمع کنو بدو............................

........این شعریه از محصولات سوم ب سال 89 .............................

........میریم سوار قطار می شیم و تو کوپه ها می شینیم .....................

.........معرفی می کنم ماسومی ها خیلی با هم رفیقیم..........................

......... الفی مبتکران در میاره و رو ی میزش می زاره......................

.........ولی همون طور که می دونید سوم ب یی هیچ کجا لنگه نداره........

..........ما پر از شادی هاییم بهبه چه دخترایی.................................

.......... داریم می ریم اصفهون با دخترای نو جوون..........................

 ..........درسته آخرشه سال داره تموم می شه..................................

 .........ولی دوستی هست جاویدان...............................................

.........حتی تا خونه ی سال مندان................................................

 

چقدر زود گذشت...حالا دیگه باید به جای اصفهان بگیم مشهد...

......داریم می ریم مشهد.......

 




تاریخ : جمعه 89/4/25 | 8:55 عصر | نویسنده : ضحی

یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد

نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد

راهی نروم که بی راه باشد

خطی ننویسم که آزار دهد کسی را

یادم باشد که روز،روزگار خوش است

همه چیز روبه راه و بروفق مراد است و

خوب

تنها،تنها،تنها......دل ما دل نیست

  

خب حالا بعد از این متن سنگین لازمه که از نام اینبروفسکی و برادر گرانقدرش کاسکایوسکی،2نویسنده ی توانا و قهار یاد کنم که اینبروفسکی در کتاب: طنز زندگی و کاسکایوسکی در کتاب: ضحی و دیگر هیچ چون خانوم مقدم اسباب کشی دارن. می فرمایند:مگه من با شما طنز دارم؟ که البته در ادامه برادر حضرت آقای کلاگوز جواب می دن: نه منو تو با هم طنز نداریم ، چون خانوم مقدم اسباب کشی دارن..........:




تاریخ : شنبه 88/6/14 | 6:25 عصر | نویسنده : ضحی

تا اطلاع ثانوی....بی خیال نظر شوید.....این پارسی بلاگ....با این عملیات مزخرفی که انجام...داده....ادم.....بی خیال نظر می شه....ما شاالله کد ها ی امنیتی ش هم نمیاره....!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

************************************************

من نمی فهمم اینی که تو گذاشتی مطلب بود ضحی؟ بیای همه اعتراض کنیم! ماشاالله که تعدادمون هم که کم نیست!!!!

polly